مقدمه:
قلعه بالاحصار یکی از کهنترین بناهای نظامی در جنوب آسیاست که به دلیل موقعیت استراتژیک خود در مسیر جاده ابریشم و تحولات سیاسی، همواره مورد توجه حاکمان مختلف قرار گرفته است. این قلعه به عنوان یک دژ مستحکم، نقش مهمی در دفاع از شهر پیشاور و منطقه داشته و بارها بازسازی و تقویت شده است. هدف از این پژوهش بررسی جامع ابعاد مختلف قلعه بالاحصار، از جمله معماری، تحولات تاریخی و اهمیت آن در دورههای مختلف است.
۱. تاریخچه قلعه بالاحصار:
قلعه بالاحصار دارای پیشینهای کهن است که به دورههای مختلفی از تاریخ تعلق دارد. برخی منابع ساخت اولیه آن را به دوران کوشانیان و برخی دیگر به دوره غزنویان نسبت میدهند. در طول قرون، این قلعه توسط مغولان، درانیان، سیکها و بریتانیاییها مورد استفاده قرار گرفته و تغییرات زیادی را تجربه کرده است.
۲. معماری و ساختار قلعه:
این قلعه دارای دیوارهای مستحکم از آجر و سنگ است که ارتفاع آنها به بیش از ۱۵ متر میرسد. ساختار دفاعی قلعه شامل دروازههای بزرگ، برجهای دیدبانی و بخشهای داخلی متعددی مانند اقامتگاههای نظامی و انبارهای تسلیحاتی است. معماری قلعه تلفیقی از سبکهای مختلف معماری منطقهای است که نشاندهنده تحولات تاریخی آن است. با توجه به اسناد باقیمانده از دوران مختلف، طراحی قلعه بارها دستخوش تغییرات عمده شده است که هر دوره تغییرات خاص خود را در سبک ساختاری و مصالح به کار رفته داشته است.
۳. اهمیت استراتژیک و نظامی:
به دلیل موقعیت جغرافیایی مهم خود در مسیر گذرگاه خیبر، قلعه بالاحصار همواره یکی از مراکز مهم نظامی بوده است. این دژ به عنوان یک مرکز فرماندهی برای حکومتهای مختلف، نقش کلیدی در کنترل منطقه داشته است. در دوره استعمار بریتانیا، این قلعه به عنوان یک پایگاه نظامی برای کنترل قبایل مرزی مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر این، مطالعات نشان میدهد که موقعیت این قلعه به نحوی طراحی شده که بتواند دید گستردهای از اطراف را برای مدافعان فراهم کند و در برابر حملات احتمالی مقاومت بالایی داشته باشد.
۴. تحولات تاریخی و نقش قلعه در دورههای مختلف:
دوره مغولان و تیموریان:
در این دوره، قلعه بالاحصار به عنوان یک مرکز دفاعی مهم در برابر تهاجمات خارجی مورد استفاده قرار گرفت. استحکامات آن تقویت شد و برجهای دیدبانی بیشتری به ساختار دفاعی آن افزوده شد. اهمیت استراتژیک این قلعه در کنترل مسیرهای تجاری و نظامی افزایش یافت. از جمله فرماندهان برجسته این دوره که کنترل قلعه را در دست داشتند، تیمور لنگ و برخی از حکام محلی مغول بودند.
ظهیرالدین بابر، پادشاه مغول، در خاطرات خود، تزک بابری، از قلعه بالاحصار یاد کرده است. او به فرود نیروهایش در نزدیکی بگرام (پیشاور) و حرکت برای شکار اشاره میکند. زمانی که همایون، پادشاه مغول، از شیر شاه سوری، پادشاه افغان، شکست خورد، افغانها قلعه بالاحصار را ویران کردند.
پس از آن، هنگامی که همایون با کمک شاه ایران توانست تاج و تخت از دسترفته خود را باز پس گیرد، در بازگشت از کابل، مدتی در پیشاور اقامت کرد و قلعه بالاحصار را بازسازی نمود. او در این قلعه یک سپاه نظامی بزرگ مستقر کرد و سکندر خان، سردار ازبک، را بهعنوان ناظر قلعه منصوب کرد. در این زمان، برای اولین بار توپخانه در این قلعه نصب شد.
در قرن هجدهم، هنگامی که نادرشاه افشار، پادشاه ایران، از طریق دره خیبر به هند لشکرکشی کرد، نخستین اقدام او تصرف شهر پیشاور از مغولان بود و پس از آن، فرماندار خود را در این شهر منصوب کرد، که اقامتگاه او قلعه بالاحصار بود.
دوره غزنویان و غوریان:
در زمان غزنویان، این قلعه به عنوان یک مرکز نظامی و اداری نقش حیاتی داشت و برای مقابله با حملات هندوها و کنترل مناطق مرزی استفاده میشد. در دوره غوریان نیز بازسازیهایی روی قلعه صورت گرفت تا به مرکز حکومتی در منطقه تبدیل شود. محمود غزنوی و پس از او محمد غوری از مهمترین شخصیتهایی بودند که بر این قلعه کنترل داشتند.
دوره درانیان:
احمد شاه درانی پس از فتح پیشاور، قلعه را به عنوان یکی از پایگاههای مهم امپراتوری خود انتخاب کرد. این مکان اقامتگاه سلطنتی خاندان درانی افغانستان بود. تیمور شاه درانی این قلعه را "بالاحصار" نامید که بهمعنای قلعه مرتفع است. در این دوره، برخی از بخشهای قلعه بازسازی شد و کاربری آن به عنوان مرکز حکومتی و نظامی توسعه یافت. ، پیشاور را بهعنوان پایتخت زمستانی خود انتخاب کرد. او در قلعه بالاحصار کاخهایی برای اقامت خود ساخت و یک سپاه محافظ از سربازان ایرانی و تاجیک تشکیل داد. هنگامی که در سال ۱۷۷۹ میلادی، ارباب فیضالله خان به قلعه بالاحصار یورش برد، همین سپاه محافظ از تیمور شاه دفاع کرد.
قلعه بالاحصار در حفظ کنترل دره خیبر و مسیرهای تجاری حیاتی نقش داشت. تیمور شاه درانی نیز از جمله فرمانروایانی بود که از این قلعه برای کنترل منطقه بهره برد.
دوره سیکها:
سیکها پس از تصرف پیشاور، تغییرات عمدهای در ساختار قلعه ایجاد کردند. دیوارهای قلعه بازسازی و تقویت شدند و برخی از بناهای داخلی تغییر کاربری یافتند. این دوره با تحولات نظامی و سیاسی شدیدی همراه بود و قلعه بالاحصار به عنوان یک دژ دفاعی در برابر حملات نیروهای افغان و قبایل محلی مورد استفاده قرار گرفت. مهاراجه رانجیت سینگ و فرماندهان او مانند هری سینگ نلوه و سردار کهرک سینگ از مهمترین چهرههایی بودند که به اهمیت استراتژیک این قلعه پی بردند و آن را بازسازی کردند. به دستور مهاراجه رانجیت سینگ، پسرش شیر سینگ قلعه بالاحصار را با آجرهای خام بازسازی کرد و نام آن را به سمیرگره تغییر داد. هنوز هم در دیوار اصلی قلعه، کتیبهای از دوره سیکها دیده میشود.
دوره بریتانیا:
در سال ۱۸۴۹ میلادی، پس از تصرف منطقه توسط بریتانیا، این قلعه به یک پایگاه نظامی تبدیل شد. دیوارهای قلعه از آجرهای خام و گل ساخته شده بود. انگلیسیها این دیوارها را تخریب کرده و با آجرهای محکم بازسازی کردند که همچنان پابرجاست. همچنین، آنان درون قلعه، سربازخانههایی برای استقرار نیروهای نظامی خود احداث کردند. انگلیسیها استحکامات جدیدی به قلعه افزودند و از آن به عنوان یک مرکز کنترل برای نظارت بر قبایل مرزی و مسیرهای ارتباطی با افغانستان استفاده کردند. اهمیت استراتژیک قلعه در این دوره به دلیل نقش آن در سیاستهای استعماری بریتانیا در منطقه افزایش یافت. فرماندهان نظامی بریتانیا مانند لرد رابرتز و سر جورج کنینگ در این قلعه مستقر بودند.
دوره معاصر:
پس از استقلال پاکستان، قلعه بالاحصار تحت کنترل نیروهای نظامی پاکستان قرار گرفت و در زمان استقلال پاکستان (۱۹۴۷)، بخشی از نیروهای نظامی امپراتوری بریتانیا همچنان در قلعه بالاحصار مستقر بودند.
قلعه بالاحصار همچنان به عنوان یک پایگاه استراتژیک در منطقه خیبرپختونخوا مورد استفاده قرار میگیرد. دولت پاکستان در سالهای اخیر اقدامات حفاظتی برای حفظ این بنای تاریخی انجام داده است، اما دسترسی عمومی به آن محدود شده است. این قلعه همچنان از نظر نظامی و فرهنگی دارای اهمیت فراوانی است.
۵. اهمیت فرهنگی و اجتماعی قلعه:
قلعه بالاحصار نه تنها یک بنای نظامی، بلکه یک نماد هویت تاریخی و فرهنگی برای مردم پیشاور محسوب میشود. این قلعه به عنوان یکی از مراکز تاریخی مهم پاکستان، هر ساله گردشگران زیادی را به خود جذب میکند و دارای ارزش فرهنگی ویژهای برای مردم منطقه است. علاوه بر این، افسانهها و داستانهای متعددی پیرامون این قلعه در فرهنگ محلی نقل شده که نشاندهنده پیوند عمیق مردم با این بنا است.
۶. مطالعات باستانشناسی و حفاظت از قلعه:
در سالهای اخیر، باستانشناسان و متخصصان میراث فرهنگی تلاش کردهاند تا تحقیقات گستردهای روی این بنا انجام دهند. برخی کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد که بخشهایی از قلعه دارای لایههای زیرزمینی و اتاقهای مخفی بوده که به مرور زمان تخریب شدهاند. همچنین دولت پاکستان پروژههایی برای مرمت و حفاظت از این بنای تاریخی اجرا کرده تا از تخریب بیشتر آن جلوگیری شود.
قلعه بالاحصار به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی پاکستان، دارای اهمیت زیادی از نظر تاریخی، نظامی و فرهنگی است. این قلعه نمادی از تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه بوده و حفظ و مرمت آن برای حفظ میراث فرهنگی کشور ضروری است. پیشنهاد میشود تحقیقات بیشتری در مورد جزئیات معماری و تاریخی این بنا انجام گیرد تا ابعاد ناشناخته آن روشن شود.
منابع:
1. کتاب "تاریخ پیشاور"، نویسنده: عبدالرشید
2. "میراث معماری پاکستان"، نویسنده: کامران خان
3. مقاله "اهمیت نظامی قلعههای تاریخی در پاکستان"، ژورنال تاریخ نظامی، ۲۰۱۸
4. گزارش باستانشناسی دانشگاه پیشاور، ۲۰۲۰
5. اسناد و مدارک آرشیوی دولت خیبرپختونخوا
6. تحقیقات میدانی و مصاحبه با مورخان محلی
نظر شما